وای از این پرسپولیس وای از این بازیکن وای وای وای...
ساعت 8 بود دوستام بر و بر زنگ میزدن:نادیا پرسپولیس ببره چی میدی
منم با کمال درایت :هر چی تو بخوای
بعد تا ساعت 10 درس خوندم اما چ درسی دلم شور میزد زیاد داشتم میمردم رفتم برا شام نتونستم بخورم رفتم کنار تلوزیون دستام رو ب هم زدم همین طوری دعا میکنم خدایا خدایا خدایا....
دل شورم بند نمیومد چشام و بستم قرآن خوندم تا بازی شروع شد داشتم سکته میکردم بدنم میلرزید عین این ک تب و لرز کرده باشم موقعیت ها پشت سر هم ایجاد میشد و آبدوکیچ مهارش میکرد تا این ک زاید موقعیت آورد ولی هدرش داد خدا...
نمیدونم دقیقه چند بود رضایی پنالتی داد دوست داشتم داور وخفه کنم 1 پنالتی مشکی بهشون داد گل 1 و خوردیم گل 2 و سر انجام گل 3 آخه بازیکنی ک فصل بعد نی چطور برا تیم دل بسوزونه بد ترین چیز همینه یکم از خارجی ها یاد بگیریم گوآردیولا میتونس بگه ب من چ دیگه اینجا سرمربی ک نیستم بزا تیم ببازه ولی پاش موند تا آخر قهرمانی بارسا در جام حذفی تبریک دوستون دارم
با تشکر نادیا عشق قرمز
نظرات شما عزیزان:
|